Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . یورو
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
euro
/ˈjʊr.oʊ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
یورو
[نماد: €]
معادل ها در دیکشنری فارسی:
یورو
1.Most hotels are priced between a hundred and two hundred euros a night.
1. بیشتر هتل ها قیمتشان بین شبی صد تا دویست یورو است.
تصاویر
کلمات نزدیک
eurasian
euphoric
euphoria
euphonium
euphemistically
europe
european
european union
eurostar
eurozone
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان