[صفت]

European

/ˌjʊrəˈpiən/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اروپایی [وابسته به اروپا یا اتحادیه اروپا]

معادل ها در دیکشنری فارسی: اروپایی اروپایی فرنگی
European countries
کشورهای اروپایی
[اسم]

European

/ˌjʊrəˈpiən/
قابل شمارش

2 اروپایی

معادل ها در دیکشنری فارسی: فرنگی
  • 1.I love Europeans.
    1. اروپایی‌ها را خیلی دوست دارم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان