[اسم]

exaggeration

/ɪɡˌzædʒəˈreɪʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اغراق مبالغه، بزرگ‌نمایی

  • 1.He told his story simply and without exaggeration.
    1. او داستانش را به‌سادگی و بدون بزرگ‌نمایی گفت.
  • 2.It would be an exaggeration to say I knew her well, I only met her twice.
    2. اغراق است اگر بگویم او را به خوبی می‌شناسم، من فقط دوبار او را دیده‌ام.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان