Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خستگی شدید
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
exhaustion
/ɪgˈzɔːs.tʃən/
غیرقابل شمارش
1
خستگی شدید
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خستگی
فرسودگی
1.there's no end to my exhaustion.
1. خستگی شدید من پایانی ندارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
exhausting
exhausted
exhaust pipe
exhaust
exhale
exhaustive
exhaustively
exhibit
exhibition
exhibition hall
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان