[اسم]

existence

/ɪgˈzɪs.təns/
غیرقابل شمارش

1 وجود هستی

معادل ها در دیکشنری فارسی: بود هستی هست وجود موجودیت کیان
  • 1.According to modern cosmology, the Universe came into existence about fifteen billion years ago.
    1. بر طبق کیهان‌شناسی نوین، جهان هستی 15 میلیارد سال پیش به وجود آمد.
  • 2.Many people question the existence of God.
    2. خیلی از آدم‌ها وجود خدا را زیر سؤال می‌برند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان