Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . حالت تهوع داشتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to feel sick
/fil sɪk/
فعل ناگذر
[گذشته: felt sick]
[گذشته: felt sick]
[گذشته کامل: felt sick]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
حالت تهوع داشتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حالت تهوع داشتن
1.Mum! I feel sick.
1. مامان! حالت تهوع دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
feel on top of the world
feel like
feel in one's bones
feel homesick
feel guilty
feel sorry for someone
feel up to
feel-good
feel-good factor
feelgood factor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان