Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . قطع رابطه کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to finish with
/ˈfɪnɪʃ wɪð/
فعل گذرا
[گذشته: finished with]
[گذشته: finished with]
[گذشته کامل: finished with]
صرف فعل
1
قطع رابطه کردن
بهم زدن، تمام کردن
informal
1.She finished with her boyfriend after three years.
1. او پس از سه سال با دوستپسرش قطع رابطه کرد.
2.She finished with him when she discovered he was having an affair.
2. او وقتی فهمید او با یکی رابطه دارد، با او بهم زد.
تصاویر
کلمات نزدیک
finish up
finish off
finish
finicky
fingertip
finished
finishing line
finite
finland
finn
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان