[صفت]

fluent

/ˈfluː.ənt/
قابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مسلط روان، فصیح

معادل ها در دیکشنری فارسی: روان سلیس
  • 1.He speaks fluent Chinese.
    1. او چینی روان صحبت می‌کند.
  • 2.He's a fluent Russian speaker.
    2. او سخن گوی مسلط روسی است.
  • 3.She's fluent in French.
    3. او به زبان فرانسه مسلط است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان