[اسم]

fluctuation

/ˌflʌktʃuˈeɪʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نوسان تغییر، افت و خیز

معادل ها در دیکشنری فارسی: نوسان
  • 1.the constant fluctuation of oil prices
    1. تغییرات همیشگی در قیمت نفت
  • 2.wild fluctuations in interest rates
    2. نوسانات بسیار در نرخ بهره
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان