مترادف و متضاد
contribute
provide
supply
accept
receive
take
to give something to somebody
چیزی را به کسی دادن
Can you give this book to Andrea?
میتوانی این کتاب را به "آندریا" بدهی؟
to give somebody something
به کسی چیزی دادن
1.
Can you give me a date for another appointment?
1.
میتوانید تاریخ دیگری برای قرار ملاقات به من بدهید؟
2.
Her parents gave her a car for her birthday.
2.
والدین او برای تولدش به او اتومبیل (هدیه) دادند.
کاربرد فعل give به معنای دادن
- فعل give به معنای چیزی بهعنوان هدیه و... به کسی دادن است. مثلاً:
"?What are you giving your father for his birthday" (برای تولد پدرت به او چه میدهی؟)
"?Did you give the waiter a tip" (آیا به پیشخدمت انعام دادی؟)
- فعل give به معنای چیزی را به کسی دادن نیز است. مثلاً:
".Give me your name and address" (اسم و آدرست را به من بده.)
".They were all thirsty so I gave them a drink" (آنها همه تشنه بودند، برای همین به آنها نوشیدنی دادم.)
2
منتقل کردن (ویروس، بیماری و...)
to give somebody something
به کسی چیزی منتقل کردن
1.
She'd given the bug to all her colleagues.
1.
او ویروس را به همه همکارانش منتقل کرده بود.
2.
You've given me your cold.
2.
تو سرماخوردگیات را به من منتقل کردهای.
کاربرد فعل give بهمعنای منتقل کردن
فعل give در این مفهوم به معنای "منتقل کردن بیماری به فردی دیگر" و یا "موجب بهوجود آمدن حسی یا دردی در دیگری شدن" است.
3
ارائه دادن
اجرا کردن
to give something
چیزی ارائه دادن
1.
He'll be giving a demo.
1.
او یک دمو [نمونه کار] ارائه خواهد داد.
2.
The professor gave a very interesting lecture.
2.
آن استاد، سخنرانی بسیار جالبی ارائه داد.
4
پول دادن
پول اعطا کردن
to give to something
به جایی پول دادن
1.
Most people are willing to give to charity.
1.
بسیاری از افراد مایل هستند به خیریه پول بدهند.
2.
They both gave regularly to charity.
2.
آنها هر دو بهطور منظم به خیریه پول میدادند.
to give somebody something (for something)
به کسی (بابت چیزی) پول دادن
How much will you give me for the car?
چقدر بابت این اتومبیل به من پول میدهی؟
to give something for something
پولی بابت چیزی دادن
I gave £5000 for the bike.
من 5 هزار پوند بابت آن موتور دادم.
to give generously/regularly
سخاوتمندانه/بهطور منظم پول اعطا کردن
We need your help—please give generously.
ما به کمک شما نیاز داریم؛ لطفاً سخاوتمندانه پول اعطا کنید.
توضیح درباره فعل give به معنای پول دادن
فعل give به معنای پول پرداخت کردن به خیریه و... برای کمک به دیگران است. توجه کنید که در این کاربرد، معمولاً لازم نیست برای فعل از مفعول money استفاده کنید؛ چون خود فعل به معنای پول به خیریه دادن را در خود دارد.
5
کوتاه آمدن
تغییر عقیده دادن
1.He is really stubborn! He won't give!
1.
او خیلی کلهشق است! او کوتاه نمیآید!
2.You're going to have to give a little.
2.
تو مجبور خواهی شد که کمی کوتاه بیایی.
توضیح درباره فعل give به معنای کوتاه آمدن
فعل give در این کاربرد به معنای تغییر نظر دادن و کوتاه آمدن از برخی از خواستههای خود است. این فعل در این مفهوم نیازی به مفعول ندارد.