[صفت]

girly

/ˈɡɜːrli/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: girlier] [حالت عالی: girliest]

1 دخترانه

informal
  • 1.girly games
    1. بازی‌های دخترانه
  • 2.Pink’s a girly color!
    2. صورتی یک رنگ دخترانه است!
[اسم]

girly

/ˈɡɜːrli/
قابل شمارش

2 دختر [برای خطاب به یک دختر]

informal
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان