Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . جوش آوردن (از عصبانیت)
2 . از خجالت سرخ شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
to go red
/tuː goʊ rɛd/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جوش آوردن (از عصبانیت)
از عصبانیت سرخ شدن
1.Every time you mention his name, she goes red.
1. هر بار اسم آن مرد را میآوری، او جوش میآورد.
2
از خجالت سرخ شدن
از شرم سرخ شدن
1.She went red when her love came up and talked to her.
1. او از خجالت سرخ شد، وقتی عشقش آمد و با او صحبت کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
go public
go pear-shaped
go overboard
go over time
go over one's head
go rock climbing
go round
go round the bend
go running
go sailing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان