Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . با شکوه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
grandiose
/ˌgrændiˈoʊs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more grandiose]
[حالت عالی: most grandiose]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
با شکوه
مجلل، بلندپروازانه، متظاهرانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باعظمت
مترادف و متضاد
ambitious
extravagant
magnificent
humble
1.grandiose plans to reform the world
1. برنامه های بلندپروازانه برای اصلاح (کردن) جهان
2.Margaret planned a grandiose party.
2. "مارگارت" مهمانی با شکوهی ترتیب داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
grandiloquent
grandiloquence
grandfather clock
grandfather
grandeur
grandly
grandma
grandma is alive, but grandpa is dead.
grandma is knitting a cardigan for my birthday.
grandmaster
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان