[فعل]

to grow out

/groʊ aʊt/
فعل ناگذر
[گذشته: grew out] [گذشته: grew out] [گذشته کامل: grown out]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 از بین رفتن (مدل مو)

  • 1.I had a perm a year ago and it still hasn't grown out.
    1. من یک سال پیش موهایم را فر شش ماهه کردم، ولی هنوز از بین نرفته‌است.

2 بلند کردن (مو) بلند شدن

  • 1.I've decided to grow my hair out.
    1. من تصمیم گرفته‌ام موهایم را بلند کنم.

3 (عادت را) کنار گذاشتن

  • 1.Most children suck their thumbs but they grow out of it.
    1. بیشتر بچه‌ها شست‌های خود را می‌مکند، اما بعد این عادت را کنار می‌گذارند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان