Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . از بین رفتن (مدل مو)
2 . بلند کردن (مو)
3 . (عادت را) کنار گذاشتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to grow out
/groʊ aʊt/
فعل ناگذر
[گذشته: grew out]
[گذشته: grew out]
[گذشته کامل: grown out]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
از بین رفتن (مدل مو)
1.I had a perm a year ago and it still hasn't grown out.
1. من یک سال پیش موهایم را فر شش ماهه کردم، ولی هنوز از بین نرفتهاست.
2
بلند کردن (مو)
بلند شدن
1.I've decided to grow my hair out.
1. من تصمیم گرفتهام موهایم را بلند کنم.
3
(عادت را) کنار گذاشتن
1.Most children suck their thumbs but they grow out of it.
1. بیشتر بچهها شستهای خود را میمکند، اما بعد این عادت را کنار میگذارند.
تصاویر
کلمات نزدیک
grow into
grow back
grow
grovel
grove
grow out of
grow quite attached
grow up
growbag
grower
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان