Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کوچک شدن (لباس برای آدم)
2 . کنار گذاشتن عادت (با زیاد شدن سن)
3 . نشئت گرفتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to grow out of
/groʊ aʊt ʌv/
فعل گذرا
[گذشته: grew out of]
[گذشته: grew out of]
[گذشته کامل: grown out of]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
کوچک شدن (لباس برای آدم)
مترادف و متضاد
outgrow
1.He's now grown out of his school uniform.
1. اکنون دیگر لباس فرم مدرسهاش برایش کوچک شدهاست.
2
کنار گذاشتن عادت (با زیاد شدن سن)
مترادف و متضاد
outgrow
1.Most children suck their thumbs but they grow out of it.
1. بیشتر بچهها شستشان را میمکند، اما آن را کنار میگذارند.
3
نشئت گرفتن
آغاز شدن، شکل گرفتن (ایده)
1.The idea for the book grew out of a visit to India.
1. ایده کتاب از یک سفر به هندوستان شکل گرفت.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
grow apart
go without
go together
go in for
go down with
hand in
hang on to
head for
hit back
hit on
کلمات نزدیک
grow out
grow into
grow back
grow
grovel
grow quite attached
grow up
growbag
grower
growing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان