[قید]

happily

/ˈhæp.ə.li/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more happily] [حالت عالی: most happily]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 با خوشحالی

معادل ها در دیکشنری فارسی: با خوشحالی
مترادف و متضاد cheerfully contentedly gaily merrily miserably sadly
  • 1.Children were playing happily on the beach.
    1. بچه‌ها داشتند با خوشحالی در ساحل بازی می‌کردند.
  • 2.Michelle smiled happily.
    2. "میشل" با خوشحالی لبخند زد.

2 خوشبختانه

معادل ها در دیکشنری فارسی: خوشبختانه
  • 1.Happily, the operation was a complete success.
    1. خوشبختانه، عمل جراحی کاملاً موفقیت‌آمیز بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان