Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بهندرت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
hardly ever
/ˈhɑrdli ˈɛvər/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بهندرت
تقریباً هیچوقت
مترادف و متضاد
almost never
always
usually
1.I hardly ever go shopping.
1. من بهندرت به خرید میروم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
sales assistant
home health and personal care aide
personal care aide
customer service representative
car dealership
frayed cord
stock clerk
sanitation worker
cell phone holder
extra small
کلمات نزدیک
hardly
hardliner
hardline
hardened
harden
hardness
hardship
hardware
hardware store
hardwood
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان