[قید]

hastily

/ˈheɪstəli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عجولانه شتابان

مترادف و متضاد hurriedly
  • 1.He hastily changed the subject.
    1. او عجولانه موضوع را عوض کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان