Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کشیدن (چیزی سنگین)
2 . عجله کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to haul
/hɔl/
فعل گذرا
[گذشته: hauled]
[گذشته: hauled]
[گذشته کامل: hauled]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
کشیدن (چیزی سنگین)
به زور کشیدن
مترادف و متضاد
pull
1.They hauled the boat out of the river.
1. آن قایق را از رودخانه بیرون کشیدند.
2
عجله کردن
informal
مترادف و متضاد
hurry
1.We only have five minutes to get there. Let's haul!
1. فقط پنج دقیقه وقت داریم تا به آنجا برسیم. بیا عجله کنیم!
تصاویر
کلمات نزدیک
haughty
haughtiness
haughtily
hatter
hatred
haulier
haunch
haunt
haunted
haunting
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان