Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . هدفون
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
headset
/ˈhɛdˌsɛt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
هدفون
هدست، گوشی
1.The pilot was talking into his headset.
1. آن خلبان داشت با هدفونش صحبت میکرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
headscarf
heads will roll
heads up!
heads or tails
heads are going to roll
headstone
headstrong
headwaters
headway
headwind
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان