-
1.
Do you need any help with those boxes?
1.
برای (بلند کردن) آن جعبهها کمک نیاز داری؟
-
2.
I could use some help with the cleaning.
2.
من میتوانم از کمک (شما) برای تمیزکاری استفاده کنم [برای نظافت به کمک نیاز دارم].
-
Can I be of any help to you?
میتوانم کمکی به شما بکنم؟
-
She stopped smoking with the help of her family and friends.
او با کمک خانواده و دوستانش، دست از سیگار کشیدن برداشت.
-
The map wasn't much help.
نقشه کمک چندانی نکرد.
-
The company is seeking financial help.
شرکت، کمک مالی میخواهد [شرکت در جستجوی کمک مالی است].
-
The organization offers help in dealing with paperwork.
این سازمان در انجام کارهای اداری [کاغذبازی] کمک ارائه میدهد.
-
I was too embarrassed to ask for help.
زیادی شرمنده بودم تا درخواست کمک کنم [روم نمیشد کمک بخواهم].
کاربرد واژه help به معنای کمک
واژه help به کاری گفته میشود که برای کسی انجام میدهید تا اوضاع را برای آن فرد راحتتر و ممکن سازید. واژه help در این مفهوم غیرقابل شمارش است، برخلاف فارسی که ما از "کمکها" استفاده میکنیم. مثلا:
".Thank you for all your help" (بابت همه کمکهایتان، ممنون.)
واژه help به چیزهایی از قبیل پول، مشورت، زمان و... که در اختیار دیگران میگذاریم تا به آنها کمک کنیم، نیز اطلاق میگردد. مثلا:
"to seek financial help" (کمک مالی جستن)
واژه help در انگلیسی گاهی اوقات به مفهوم "بهره" و "استفاده" است. مثلا:
".With the help of a ladder, neighbors were able to rescue the children from the blaze" (با استفاده از یک نردبان [به کمک نردبان] همسایهها توانستند بچهها را از شعلههای آتش نجات دهند.)
".The map wasn't much help" (نقشه کمک چندانی نکرد.)