[اسم]

helmet

/ˈhel.mɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کلاه ایمنی

معادل ها در دیکشنری فارسی: کلاه ایمنی
  • 1.Helmets dramatically reduce the risk and severity of head injuries.
    1. کلاه‌های ایمنی به‌طرز قابل‌توجهی خطر و شدت صدمات به سر را کاهش می‌دهد.
a bicycle helmet
کلاه ایمنی دوچرخه

2 کلاهخود

معادل ها در دیکشنری فارسی: کلاهخود
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان