[صفت]

historic

/hɪˈstɔːr.ɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more historic] [حالت عالی: most historic]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تاریخی

معادل ها در دیکشنری فارسی: تاریخی
مترادف و متضاد celebrated momentous notable significant insignificant
  • 1.It was a historic moment when man first walked on the moon.
    1. آن لحظه‌ای تاریخی بود، وقتی انسان برای اولین بار روی ماه قدم برداشت.
historic buildings
ساختمان‌های تاریخی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان