Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بچه کشی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
infanticide
/ɪnˈfæntɪsaɪd/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بچه کشی
نوزاد کشی
1.These conditions lead to neglect, child abuse, and even infanticide.
1. این شرایط منجر به بی توجهی، کودک آزاری و حتی بچه کشی می شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
infant school
infant formula
infant
infancy
infamy
infantile
infantry
infantryman
infarction
infatuated
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان