[اسم]

infant

/ˈɪnfənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نوزاد

معادل ها در دیکشنری فارسی: طفل کودک نوزاد
  • 1.a nursery for infants under two
    1. مهدکودکی برای نوزادان زیر دو سال
  • 2.their infant son
    2. نوزاد پسر آنها
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان