[اسم]

insecurity

/ˌɪnsɪˈkjʊrɪti/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تزلزل [عدم اعتماد به نفس]

معادل ها در دیکشنری فارسی: ناامنی
  • 1.She had feelings of insecurity.
    1. او احساس تزلزل داشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان