Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . موقت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
interim
/ˈɪntərəm/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
موقت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
موقتی
موقت
1.an interim arrangement
1. یک قرارداد موقت
تصاویر
کلمات نزدیک
intergovernmental
intergalactic
interfering
interference
interfere
interior
interior decorator
interior design
interior designer
interior minister
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان