[صفت]

interim

/ˈɪntərəm/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 موقت

معادل ها در دیکشنری فارسی: موقتی موقت
  • 1.an interim arrangement
    1. یک قرارداد موقت
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان