[اسم]

invader

/ɪnˈveɪdər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مهاجم حمله کننده

معادل ها در دیکشنری فارسی: مهاجم متعدی متجاوز
  • 1.They prepared to fight the invaders.
    1. آن‌ها آماده شدند تا با مهاجمان مبارزه کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان