Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . با خیل عظیمی مواجه شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to inundate
/ˈɪnənˌdeɪt/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: inundated]
[گذشته: inundated]
[گذشته کامل: inundated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
با خیل عظیمی مواجه شدن
سیل زده کردن
1.The agency was inundated with phone calls.
1. آژانس خبری با خیلی از تماسهای تلفنی مواجه شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
inuit
intuitively
intuitive
intuition
intrusively
inure
invade
invader
invalid
invalidate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان