Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . گمراه کردن
2 . وقت تلف کردن
3 . وقت کسی را تلف کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to jack around
/ʤæk əˈraʊnd/
فعل گذرا
[گذشته: jacked around]
[گذشته: jacked around]
[گذشته کامل: jacked around]
صرف فعل
1
گمراه کردن
فریب دادن
informal
1.Car salesmen always jack you around.
1. فروشندگان اتومبیل همیشه آدم را گمراه میکنند.
توضیحاتی در رابطه با jack around
jack around به معنای فریب دادن و گمراه کردن کسی است؛ به شکلی که فردی را از انجام کاری دارید و برای منافع شخصی به کاری دیگر تشویق کنید.
2
وقت تلف کردن
یللیتللی کردن
informal
1.Stop jacking around and get some work done!
1. دست از وقت تلف کردن بردار و کمی کار کن [انجام بده]!
3
وقت کسی را تلف کردن
1.Stop jacking me around and make up your mind!
1. اینقدر وقت من را تلف نکن و تصمیمت را بگیر!
تصاویر
کلمات نزدیک
jack
jacaranda
jabber
jab
j
jack in
jack shit
jack up
jack up the car.
jack-in-the-box
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان