Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نیروی کار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
labor force
/ˈleɪbər fɔːrs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نیروی کار
مترادف و متضاد
workforce
1.An increasing percentage of the labor force is now unemployed.
1. درصد روبهافزایشی از نیروی کار اکنون بیکار است.
2.Half of Britain's labour force works more than 48 hours a week.
2. نیمی از نیروی کار بریتانیا بیش از 48 ساعت در هفته کار میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
labor dispute
labor day
labor
labiovelar
labiodental
labor market
labor movement
labor union
labor-intensive
labor-saving
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان