[اسم]

largess

/lɑːrˈdʒes/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بخشش سخاوت

مترادف و متضاد gift gratuity liberality
  • 1.She is noted for her largess.
    1. او انسان سخاوتمندی است.
  • 2.to dispense largess to the poor
    2. بخشش کردن به فقرا
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان