[اسم]

modem

/ˈmoʊdəm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مودم (رایانه)

معادل ها در دیکشنری فارسی: مودم
  • 1.I bought a new modem last week.
    1. هفته پیش یک مودم جدید خریدم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان