[اسم]

monastery

/ˈmɑːnəsteri/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دیر (مسیحیان) صومعه

معادل ها در دیکشنری فارسی: دیر صومعه
  • 1.There are also monasteries where monks and nuns practice a life of religious devotion.
    1. همچنین صومعه‌هایی وجود دارند که کشیشان و راهبه‌ها در آن زندگی مذهبی را تمرین می‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان