[اسم]

niggle

/ˈnɪɡl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 درد جزئی

  • 1.He gets the occasional niggle in his right shoulder.
    1. او هر از چند گاه دردی جزئی در کتف راستش احساس می کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان