Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . به خواب فرو رفتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to nod off
/nɑd ɔf/
فعل ناگذر
[گذشته: nodded off]
[گذشته: nodded off]
[گذشته کامل: nodded off]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
به خواب فرو رفتن
چرت زدن
1.Grandma nodded off in her chair.
1. مامانبزرگ روی صندلیاش به خواب فرو رفت [مامانبزرگ روی صندلی خوابش برد].
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
nod
nocturnal
nobly
noble
nobble
noel
noise
noise pollution
noisily
noisy
کلمات نزدیک
nod
nocturne
nocturnal
nobody
noblewoman
node
nodule
noel
noise
noise pollution
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان