[فعل]

to nod off

/nɑd ɔf/
فعل ناگذر
[گذشته: nodded off] [گذشته: nodded off] [گذشته کامل: nodded off]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به خواب فرو رفتن چرت زدن

  • 1.Grandma nodded off in her chair.
    1. مامان‌بزرگ روی صندلی‌اش به خواب فرو رفت [مامان‌بزرگ روی صندلی خوابش برد].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان