Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . شیرخوارگاه
2 . اتاق کودک
3 . قلمستان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
nursery
/ˈnɜːrsəri/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شیرخوارگاه
مهدکودک
1.Does Jake go to a nursery or a baby-sitter?
1. "جیک" به مهدکودک میرود یا پیش پرستار بچه؟
2
اتاق کودک
اتاق نوزاد
toys and nursery furniture
اسباببازی و اسباب و اثاثیه اتاق کودک
3
قلمستان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قلمستان
تصاویر
کلمات نزدیک
nurse
nuradin
nuptials
nuptial
nunnery
nursery rhyme
nursery school
nursery slope
nursery slopes
nursing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان