Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پرستاری
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
nursing
/ˈnɜrsɪŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پرستاری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پرستاری
1.Nursing is a sympathetic career.
1. پرستاری، حرفه ای دلسوزانه است.
تصاویر
کلمات نزدیک
nursery slopes
nursery slope
nursery school
nursery rhyme
nursery
nursing home
nursing school
nurture
nut
nutcase
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان