Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خانه سالمندان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
nursing home
/ˈnɜːrsɪŋ hoʊm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خانه سالمندان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آسایشگاه
آسایشگاه سالمندان
خانه سالمندان
1.Eventually she had to give up her house and go into a nursing home.
1. نهایتا او مجبور شد خانه اش را رها کند و به خانه سالمندان برود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
nursing bottle
nursing
nursery school
nursery rhyme
nursery
nurture
nut
nut case
nutcracker
nuthatch
کلمات نزدیک
nursing
nursery slopes
nursery slope
nursery school
nursery rhyme
nursing school
nurture
nut
nutcase
nutcracker
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
