Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کاری
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
occupational
/ɑkjəˈpeɪʃənəl/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کاری
وابسته به حرفه یا کار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شغلی
1.occupational hazard
1. مخاطرات کاری
تصاویر
کلمات نزدیک
occupation
occupant
occupancy
occult
occlusion
occupational burnout
occupational therapist
occupational therapy
occupied
occupier
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان