Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اهم (واحد اندازهگیری مقاومت الکتریکی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
ohm
/oʊm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اهم (واحد اندازهگیری مقاومت الکتریکی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اهم
specialized
تصاویر
کلمات نزدیک
ohio
oh, i see.
oh, he is really great!
oh, does anyone have a plaster?
oh dear
ohmmeter
oil
oil cake
oil can
oil exports
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان