[اسم]

phone call

/foʊn kɔl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تماس تلفنی

معادل ها در دیکشنری فارسی: تماس تلفنی
  • 1.I got a phone call from her today.
    1. امروز یک تماس تلفنی از او داشتم.
  • 2.I received several phone calls today.
    2. امروز چندین تماس تلفنی دریافت کردم.
  • 3.Who answers your phone calls?
    3. چه کسی تماس های تلفنی شما را پاسخ می دهد؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان