[اسم]

pneumonia

/nuːˈmoʊniə/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ذات‌الریه سینه پهلو

معادل ها در دیکشنری فارسی: ذات‌الریه سینه‌پهلو
  • 1.She died from bronchial pneumonia.
    1. او از برونشیت ذات‌الریه مرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان