[اسم]

puppy

/ˈpʌp.i/
قابل شمارش

1 توله سگ

معادل ها در دیکشنری فارسی: توله سگ سگ‌توله
مترادف و متضاد pup
  • 1.I have a little puppy called Pat.
    1. من توله سگی کوچک به نام "پت" دارم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان