Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کمیابی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
rarity
/ˈrerəti/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کمیابی
نایابی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
طرفه
کیمیا
1.Diamonds are valuable because of their rarity.
1. الماسها به خاطر کمیاب بودن ارزشمند هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
raring
rarin' to go
rarely
rarefied
rare metal
rascal
rash
rasher
rashid
rashly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان