[اسم]

reconciliation

/ˌrɛkənˌsɪliˈeɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آشتی مصالحه

معادل ها در دیکشنری فارسی: آشتی آشتی‌کنان
  • 1.his reconciliation with your uncle
    1. آشتی او با عمویت
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان