[اسم]

refusal

/rɪˈfjuːzl/
قابل شمارش

1 مخالفت رد، عدم پذیرش

معادل ها در دیکشنری فارسی: ابا امتناع خودداری رد
  • 1.What shocked me was his complete refusal to admit his mistake.
    1. چیزی که من را شوکه کرد مخالفت کامل او بر اعتراف کردن به اشتباهش بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان