[صفت]

resolute

/ˈrɛzəˌlut/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more resolute] [حالت عالی: most resolute]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مصمم ثابت قدم، (با) عزم راسخ

معادل ها در دیکشنری فارسی: بااراده ثابت‌قدم
مترادف و متضاد determined firm irresolute
  • 1.He was resolute in his decision to stay.
    1. او در تصمیمش برای ماندن مصمم بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان