[صفت]

resounding

/rɪˈzaʊndɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more resounding] [حالت عالی: most resounding]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بلند (صدا) پرطنین

مترادف و متضاد resonant
  • 1.The boulder hit the ground with a resounding thud.
    1. تخته‌سنگ با صدای بلندی به زمین برخورد کرد.

2 جانانه چشمگیر، کامل

مترادف و متضاد emphatic
a resounding victory/win/defeat
یک پیروزی/برد/شکست جانانه
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان