Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کاردان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
resourceful
/rɪˈsɔːrsfl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more resourceful]
[حالت عالی: most resourceful]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کاردان
خوش فکر، مبتکر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
با تدبیر
چارهجو
همهکاره
همهفنحریف
مدبر
مترادف و متضاد
enterprising
1.These women were strong, resourceful and courageous.
1. این زنان قوی، کاردان و شجاع بودند.
تصاویر
کلمات نزدیک
resource
resounding
resort
resonate
resonant
resourcefully
respawn
respect
respectability
respectable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان